این مطلب به قلم دکتر بهزاد چاوشی از کلینیک روانشناسی ارگانیک مایندد هست
وقتی در گذشته، به هر دلیلی، پیام «خطر» بطور بیوقفه به مغز بچه مخابره و مدام زندگیش در «ترس» سپری بشه، باوری در وجودش برای همیشه شکل میگیره مبنی بر اینکه این دنیا عجیب جای خطرناکیه! خب آدمی با همچین پیشینهای، حتما یاد میگیره ترسهاش رو زندگی کنه که مبادا تجارب گذشته باز تکرار بشن! یعنی بطور وسواس گونهای سعی میکنه نذاره داغی که قبلا به وجودش زدن، مجددا در بزرگسالی تکرار بشه.
مثلا اگه داغ دلش بخاطر بیپولی و فقر بوده باشه، ترس از بیپولی، از گرسنگی مردن باعث میشه خروار خروار پول تو زندگی رو هم سوار کنه! اگه داغ دلش بخاطر نگاه بالا به پایین بقیه باشه، سعی میکنه بطور سیریناپذیری به بالاترین جایگاه اجتماعی خودشو برسونه، حالا اگه داغ دلش ناشی از طرد شدن و تنها بودن باشه چیکار میکنه؟ به محض اینکه کسی گوشهای از قلبش رو لمس کنه، جوری بهش میچسبه که راه نفس طرفو بند بیاره! انگار شکاک شدن میشه راهی برای کن ترلِ اوضاع که نکنه داغ دل، دوباره تازه بشه.
پس برای اینکه مثل قدیما باز رها نشه، طرد نشه، پس خورده نشه، میشه آدمی که سعی میکنه کنترل اوضاع رو تو دست بگیره! ولی بدبختانه، نهایتا هم رها میشه، هم طرد میشه و هم پس خورده میشه! چون با کنترل کردن پارتنرش، جز رها کردن، طرد کردن و پس زدن راه دیگهای براش باقی نمیذاره! و از همه تلختر، بعد که طرف مقابلش رفت، باز به این نتیجه میرسه که دنیا، چه دنیای بیرحمیه، پس دفعه بعد، کمتر اعتماد کن، بیشتر شک کن و دست از کنترل بر ندار! اینجوری میشه که این آدمها محکوم به زندگی در یک دور باطل میشن…
خب حالا شما در همچین وضعیتی چه باید کنید؟ هیچ کار! مجبورم این جمله کلیشهای ولی مهم رو تکرار کنم: شما در درجه اول موظفید که خودتون رو از بودن در یه رابطه ناسالم دور نگهدارید. وظیفه شما تغییر دیگران نیست، وظیفه شما مراقبت از خودتونه! خبر بد اینکه شانس تغییر و درمان این آدمها بسیار بسیار پایینه مگر با دارودرمانی و جلسات رواندرمانی طولانی، چرا؟ چون اونها جوری مسیر رابطه رو پیش میبرن که هر روز بیشتر از قبل به درست بودن باور معیوبشون اعتقاد پیدا میکنن! از اونجائیکه آدمهای شکاک و پارانوئید هیچوقت حاضر نمیشن ترسهاشون رو مهار کنن، پس مدام تلاش میکنن پارتنرشون رو مهار کنن، اونها از ترس تنها شدن، اونقدر پارتنرشون رو تحت فشار میذارن که بالاخره جز طرد کردن راه دیگهای برای پارتنرشون باقی نمیذارن! و تنها شدن مجدد براشون این معنی رو داره که دنیا، چه دنیای بی رحمیه، پس دفعه بعد، کمتر اعتماد کن، بیشتر شک کن و دست از کنترل بر ندار!