این مطلب به قلم دکتر بهزاد چاوشی، از کلینیک روانشناسی ارگانیک مایندد است.
اگر چه، هیچ راهی وجود نداره که شما رو به طور کامل، برای مادر و پدر شدن آماده و در برابر مشکلاتی که سر راهتون قرار میگیره ضد ضربه کنه؛ ولی نکاتی هست که اگر به درستی رعایتشون کنید، کمکتون میکنه ذهنیت نسبتا درست و نزدیکتری به واقعیت داشته باشید. اونوقت این آمادگی ذهنی و عاطفی، باعث میشه ریسک ابتلا به افسردگی و اضطراب پس از زایمان تا حد زیادی پایین بیاد و انتقال به این نقش جدید و تغییر هویتی که به طبعش رخ میده، براتون آسونتر بشه. حالا برای اینکه ببینیم، شما به عنوان والدین تازه کار، چطوری میتونید با این شکل و شمایل تازه واقعیت زندگیتون کنار بیاید:
نکته اول، هرچی تو اینستاگرام و صفحات بلاگرها، از اینکه چطور باید یک مادر یا پدر بینقص باشید یا دلبری مادر برای بچهش میبینید رو دور بریزید و «سطح استانداردهاتون رو بیارید پایین»؛ چون بچهدار شدن، اونم برای اولین بار، به اون قشنگی و شیرینی که فکر میکنید و براتون به تصویر کشیدن نیست؛ واقعیت اینه که خیلی از مادر و پدرها، احساسات متناقض و پیچیدهای رو تجربه میکنن؛ چون ناگهان با بحرانی مواجه شدن که تمام ارزشهای زندگیشون تا به اون لحظه رو میپوکونه! اگر به نظرتون تصویر ترسناکی میاد، هیچ عیبی نداره، واقعیت قرار نیست خوشگل باشه؛ اومدن یه کودک، همه چیز زندگی شما رو زیر و رو میکنه و هیچوقت هم به حالت قبلش برنمیگرده؛ شما احتمالا دیگه هیچوقت نمیتونید با خیال راحت بخوابید، هرگز موفق نمیشید به همه اون کارهایی که فکر میکنید باید انجام بدین برسید و نمیتونید اون مادر یا پدر بینقصی باشید که معیارهاش رو از کتابها یاد گرفته. پس با خودتون مهربون باشید و سطح انتظاراتتون رو پایین بیارید، خیلی پایین!
نکته دوم، قبل از اینکه برای بچهدار شدن اقدام کنید، با همسرتون «تعامل نیرومندی» بسازید. یعنی تمام تمرکزتون رو روی رابطه دو نفرهتون بذارید و قبل از اینکه پای بچه و مسئولیتهاش به داستان باز بشه، از امنیت رابطه خودتون اطمینان حاصل کنید. اولین سال بعد از تولد فرزند، یکی از استرس آورترین دورانهای زندگی یک زوج محسوب میشه و سالمترین روابط رو هم تحت فشار قرار میده؛ به همین دلیل، کیفیت رابطه، با انتقال به این دوران و به عهده گرفتن نقشهای والدگری افت میکنه. در نتیجه، زوجهایی که به اندازه کافی، برای سختیهای فرزندپروری، آماده نشده باشن، احتمال بیشتری داره که دچار استرس و تعارضهای زناشویی بشن. پس چی شد؟ پایه گذاری استراتژیهای ارتباطی سلامتی که توپ تکونش نده رو حسابی جدی بگیرید.
نکته سوم، باز هم قبل از دنیا اومدن بچه، در مورد «ارزشهای تربیتی و اخلاقی»تون با همدیگه گفت و گو کنید؛ یعنی در مورد شیوههای تربیتی که میخواید پیاده کنید، اینکه کجا هم عقیده هستید و مهمتر از اون، کجای ماجرا ارزشهاتون با همدیگه همخونی نداره، حرف بزنید و سعی کنید به یک توافق نسبی برسید. چون گفتگوی منطقی سر این مسائل، در مواجهه با یک تعارض جدی، اونم زمانی که کم خوابی دارید و دود استرس از سرتون بلند شده، خیلی سختتر میشه.
نکته چهارم، به هیچ عنوان «ترسهاتون رو نادیده نگیرید»؛ کاملا طبیعیه که شما در مورد بعضی از جنبههای این تجربه جدید اضطراب داشته باشید؛ پس اول از همه، به خودتون اجازه بدین که ترکیبی از احساسات مختلف در وجودتون جریان پیدا کنن و بابتشون الکی خودخوری نکنید، دوم، این احساسات رو با نزدیکانتون در میون بذارید، اونوقت احتمالا متوجه میشید که شما تنها کسی نیستین که بابت به دنیا اومدن بچهاش نگرانه. سوم، اگر میبینید که به طور مداوم، دچار ترس و استرس هستین، سعی کنید به اون سناریو خاص و مشخصی که داره باعث ترستون میشه نگاه دقیقی بندازید؛ یعنی خوب فکر کنید که احتمال وقوع چه اتفاق یا پیامدی، این ترس رو در شما بر میانگیزه. اینطوری، به جای سر و کله زدن با احساس مبهمی که فقط ته دلتون رو خالی میکنه و مدام برای سرکوبش تلاش میکنید، دقیق موضوع ترس رو پیدا میکنید، اونوقت میتونید افکارتون رو بر مبنای واقعیت، ارزیابی کنید و در ادامه، به یک راهکار در صورت بروز اون مشکل برسید. اما در نهایت، اگر این استراتژی هم به کاهش استرستون کمک نکرد، حتما با یک روانشناس مشورت کنید.
نکته پنجم، «مدت زمان بهبودی پس از زایمان» رو دست کم نگیرید. مراقبتهای پزشکی، عموما شش هفته بعد از تولد نوزاد به پایان میرسه؛ چون هورمونها اصولا دیگه به حالت طبیعی برگشتن و شما دیگه نیاز فیزیکی چندانی به چکاپ ندارید؛ اما تحقیقات نشون میدن که بهبودی کامل پس از زایمان، چه روانی و چه جسمی، میتونه شش ماه تا یک سال طول بکشه. طبق مطالعه محققین دانشگاه پرستاری میشیگان، ترمیم عضلات کف لگن، به خودی خود ۸ ماه زمان میبره. تحقیقات پژوهشگر دیگهای از دانشگاه سالفورد انگلستان هم نشون میده که مادرها، حدود یک سال زمان برای سرپا شدن احتیاج دارن. پس اینکه از خودتون انتظار داشته باشید دو هفته بعد زایمان عین روز اولتون شده باشید، به هیچ عنوان واقعبینانه نیست.
نکته ششم، «ارتباطات اجتماعی»تون رو قویتر کنید. برخورداری از تعاملات اجتماعی، ریسک افسردگی پس از زایمان رو کاهش میده و خانمهایی که حمایت اجتماعی کافی ندارن، صرف نظر از وضعیت اجتماعی اقتصادیشون، در معرض خطر بیشتری هستن. پس اگر اطرافتون کسانی هستن که به تازگی بچهدار شدن، حتما باهاشون در مورد این تجربه حرف بزنید تا دستتون بیاد که باید منتظر چه اتفاقاتی باشید و از طرفی، این رو هم در نظر داشته باشید که افراد، واکنشهای مختلفی به این تجربه دارن؛ چون هم دوران بارداری برای خانمها متفاوته و هم خصوصیات کودکی که به دنیا میاد.
و اما در آخر، زمانی که کودکتون به دنیا اومد و به خصوص در طول یک سال اول، حواستون به شدت، به نشونههایی که داره از تغییرات خلقی عمده خبر میده باشید؛ البته، با توجه به ترکیب مشکلات، از کمبود خواب بگیر تا فشارهای کاری، مالی، تعارضهای رابطه و تغییرات هورمونی، نوسانات خلقی تا حد زیادی طبیعی هستن؛ ۸۰٪ از خانمها بعد زایمانشون دچار غم و اضطراب میشن. به علاوه، خیلی مهمه که بدونید، همه آدمها، فارغ از فرهنگ، سن یا سابقهشون، در طول دوره پس از زایمان، بیشتر در معرض مشکلات مرتبط با سلامت روان هستن. اما طبیعتا، این میزان خطر، در صورت وجود سابقه شخصی یا خانوادگی ابتلا به اختلالات روان، تجربه ترومای جدی، اعتیاد به مخدر و یا الکل، فقر و عدم وجود سیستم حمایتی قوی، بیشتر هم میشه. پس اگر متوجه نشونههای جدی و مداوم شدین، مثل «افکار مزاحم، در رابطه با آسیب زدن به بچه یا خودتون»، حتما به متخصص روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
مرکز مشاوره و روانشناسی ارگانیک مایندد (روانیار) آموزش و اطلاعرسانی را وظیفه اجتماعی خود میداند و به طور روزانه محتواهای آموزشی در قالب مقالات کوتاه، مقالات و راهنماهای جامع و پرسش و پاسخ در حوزه اختلالات روانی، موضوعات مشاوره و رواندرمانی و رویکردهای درمانی منتشر میکند. امید داریم این محتوا در آگاهی بخشی و بهبود شرایط ذهنی و روانی مخاطبین موثر و یاری بخش باشند.