این مقاله نوشته ی دکتر بهزاد چاوشی از کلینیک روانشناسی ارگانیک مایندد هست
تصمیم دارم سه تئوری که درباره دوست داشتن و عشق وجود داره و به شدت معتقدم به درک و انتظار شما از روابط کمک میکنه صحبت کنم. هر کسی که کمترین تجربه روابط رمانتیک و جنسی رو داشته باشه میدونه که عشق و هیجان به شکلهای مختلفی بروز پیدا میکنن. برای بعضیها تند و آتشین، برای بعضیهای دیگه آروم و احساسی، برای یه سری پر سر و صدا با کلی بالا و پایین و برای بقیه هم آهسته اتفاق میفته و به زمان طولانی نیاز داره.
در کل سه نوع دوست داشتن وجود داره و جالبه بدونین که این سه مدل دوست داشتن به صورت مجزا از هم و در قسمتهای متفاوتی از مغز اتفاق میفتن. مثلا شما میتونین بدون اینکه به یه نفر تعهد داشته باشین، احساس جنسی نسبت به اون فرد داشته باشین. اما بذارین قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم، ببینیم اصلا این سه مدل دوست داشتن چی هستن:
• دوست داشتن نوع یک: دوست داشتن جنسی
میل جنسی احساسیه که هر کسی به راحتی میتونه تجربهاش کنه. این احساس کاملا غریزیه و از غریزه بقای نسل نشات میگیره. شهوت مثل یه سوال آره/نه ساده است: تو این لحظه دوست داری با این آدم سکس داشته باشی یا نه؟ شهوت میتونه به همون سرعتی که اومده، به همون سرعت هم بره و هیچ دلبستگی در اون دخیل نیست. به همین سادگی: میخوای همین الان باهاش بخوابی؟ آره یا نه؟ خب پس تکلیف در این سطح از تعامل کاملا مشخصه…
• دوست داشتن نوع دو: میل به معاشرت
در این فرمت از دوست داشتن، یه جور ارتباط احساسی بین دو نفر حاکمه، یعنی تو همچین ارتباطی دو نفر به هم زل میزنن، دوست دارن هر لحظه از روز کنار هم باشن، تا شش صبح بیدار میمونن و با هم حرف میزنن، به عروسی و ماه عسل و اسامی فرزندانشون هم ممکنه خیلی از اوقات فکر کنن.
در این فاز، قدرت عجیب و باور نکردنی برای غلبه بر عقل و منطق وجود داره. این از همون دوست داشتنهاست که همهتون ممکنه خیلی تجربه کرده باشین و خیلی نمیشه جدیش گرفت. بارها دیدم که پسری میگه دوست دختر جدیدش رو خیلی دوست داره، اما چهار ماه بعد نظرش کاملا عوض شده. دختری که رویای ازدواج با دوست پسرش رو داره، اما به محض اینکه ازدواج میکنن و میرن زیر یه سقف، تازه میفهمه اون قدری که فکر میکرده دوستش نداره. این مدل دوست داشتن، یعنی اینکه حرفهای این نوع از دوست داشتن رو نباید جدیش گرفت. ماهیت این نوع از رابطه اینه که شما رو تو لحظه گیر میندازه و باعث میشه واسه خودتون یه آینده خفن و جذاب ترسیم کنین ولی عموما این فانتزیها پوک و پاشالین.
• دوست داشتن نوع سه: تعهد
اگه دو نفر به مدت کافی به هم احساس داشته باشن و در عین حال با هم سازگار باشن، تازه پای تعهد به میون میاد، تعهد احساس قوی هست که آهسته آهسته شکل میگیره. تعهد یعنی وقتی تو رابطه با کسی هستی تصور تجربه دو تا فاز قبلی با یه آدم جدید در اکثر اوقات حتی از مغزتم عبور نکنه. تعهد وقتی اتفاق میفته که در رابطه، عشق بیقید و شرط به وجود اومده باشه.
زوجهایی که در نوع دو از دوست داشتن هستن، معمولا احساس خوبی نسبت به رابطشون دارن تا وقتی که یه اتفاق خاص و غیر منتظره بیفته: مثلا طرف شغلشو از دست بده، بیپول بشه، از دانشگاه انصراف بده یا مریض بشه، یعنی یه دوست داشتن مشروط توش حاکمه! درحالیکه تعهد یعنی پارتنرت رو همونطور که هست بپذیری و با تمام وجود و توان و تحت هر شرایطی دوستش داشته باشی، نه اینکه با یه ورشکستگی مالی فکر کنی عجب غلطی کردم زن این شدم کاش زن نوه عمهام شده بودم.
مطالعات نشون دادن آدمایی که به این درجه از دوست داشتن و تعهد میرسن، اگه به زبان ساده بخوام بگم مثل یه روح تو یه بدن میشن. مثلا تو یه مطالعه اومدن زوجهایی که ازدواجشون بیست سال ادامه پیدا کرده رو مورد بررسی قرار دادن. از این زوجها خواستن درباره مردن همسرشون و بعد هم خودشون تو یه تصادف رانندگی فکر کنن. نکته جالبی که بدست آوردن اینه که نقاطی در مغز که صرفا مربوط به خود فرد هست (نقاطی که برای هیچ کس جز خود فرد فعال نمیشن)، موقع فکر کردن به مرگ همسرشون افزایش پیدا کرد!
اگرچه تفاوتهای فردی باعث میشن مدت زمان هر کدوم از انواع دوست داشتن از فردی به فرد دیگه متفاوت باشه، اما هر کدوم از این انواعی که براتون گفتم یه مدت زمانی طول میکشن. شهوت دائما میاد و میره و در واقع خیلی سریع اتفاق میفته و به همون سرعتی که به وجود اومده از بین میره. میل به معاشرت میتونه چند روز، چند هفته و البته معمولا حدود سه تا شش ماه طول بکشه، البته تو پارتنرهایی که به شدت با هم سازگاری دارن، ممکنه بیشتر هم طول بکشه اما برای اینکه بیشتر از دو سال ادامه پیدا کنه به تلاش و ارتباط مداوم دو طرف نیاز داره. تعهد معمولا طی یک تا سه سال اول رابطه اتفاق میوفته و می تونه تا پایان عمر ادامه داشته باشه…